مجلس روضه
قامتش را صاف نگه داشته بود
▪️روی خاکهای داغ شام راه میرفت. گاهی نگاهش به فرزند برادرش بود که با حال ناخوشش، روی شتر با غل و زنجیر بستهشده بود. گاهی با کودکانِ کاروان، که دستانشان بسته بود و از گرسنگی بیتاب بودند، حرف میزد و غذای اندک خود را به آنها میداد. گاهی به زنان کاروان که داغ همسر و فرزند بر جگر داشتند و میگریستند، دلداری میداد. گاهی به یاد دو فرزندش میافتاد که به عشق امام حسینعلیهالسلام به میدان جنگ رفتهبودند و به شهادت رسیدند؛ و یاد همسرش که این روزها از او دور بود و جای خالیش بیشتر از همیشه احساس میشد.
?گاهی هم با حسرت و غم به نیزههایی نگاه میکرد که سرهای شهیدان بر آنها بود. امّا قامتش را صاف نگه میداشت و گامهایش را محکم بر میداشت، تا اینگونه به همراهانش قوّت قلب دهد و به دشمنان بفهماند حق ندارند با نگاه و رفتارشان به اسیران جسارت کنند. در شام، در مجلس یزید، شرابخواریها، هلهلهها و بیحرمتیها را دید، امّا لحظهای بیتابی نکرد، و با شهامت، خطبهای خواند که در آن، چهره سیاه دشمنان امام حسینعلیهالسلام رسوا میشد.
?خطبه او، خطبه یک اسیر نبود؛ خطبه بانویی مقاوم بود که از هیچکس جز خدا نمیترسید. در قلبش عشقی بود که تمام مصیبتها و سختیها را برایش آسان کرده بود؛ عشقی که نمیگذاشت «زینب»سلاماللهعلیها چیزی غیر از زیبایی ببیند… عشقی به رنگ خدا.
تاسوعا در بناب
مراسم عزاداری شب تاسوعا در بناب، آذربایجان شرقی
حیدر حیدر گویان
مراسم حیدر حیدر گویان در شب تاسوعای حسینی در شهرستان بناب
آزاد مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
“حر”، از اول هم دو دل بود؛ بین این طرف و آن طرف. بین امام که بهترین خلق خدا بود و یزید که خلیفه مسلمین بود. مامور بود به سد کردن مسیر، نه درگیری. اذن مواظبت داشت، نه قتالنامهی صلح داشت، نه جنگ
In the name of God
Hour was hesitant at first, between this and that, Between Imam the best people and the Yazid who was the caliph of Muslims. It was to block the route, not the conflict He was allowed to watch, not kill There was a letter of peace, not war,
اما باور داشت او فرزند پیامبر است، پسر فاطمهسلاماللهعلیها است، پدرش علیعلیهالسلام است، برادرش مجتبیعلیهالسلام است… باور داشت که در جواب امام، به احترام دختر پیامبر سکوت کرد، عدالتشان را قبول داشت که پشت امام نماز خواند، حریمشان را محترم میشمرد که به خیمهگاه نزدیک نشد.
But He believed that he was the son of the Prophet, the son of Fatima (peace be upon him), his father was Ali (peace be upon him), his brother was Mojtaba (peace be upon him)… He believed that in response to the Imam, one should remain silent in honor of the Prophet’s daughter, They accepted their righteousness to pray behind the Imam, He respected their privacy and did not come close to the tent
“حر” فکر نمیکرد جنگ شود، خونریزی شود، درگیری شود، وقتی مطمئن شد که این سپاه به قصد قتل عام آمدند، همان احترام، ادب، علاقه، کفه بر حق بودن سپاه امام را سنگین کرد.
Hour He didn’t think there would be war, bloodshed, conflict, When he was convinced that the corps was about to be slaughtered, the same respect, courtesy, interest, and the imam’s rightfulness were weighed upon..
فقط شک کرد به توبهاش، بازگشتش، پذیرفته شدنش… نخواست چشم در چشم شود، به خون غلتیده شدن کسی را ببیند، نگاهش به چشمان تشنه کودکان بیفتد، شرم حضور داشت پیش عقیله بنیهاشم تا خیمهگاه سر به زیر آمد، نیامده، رفت و “حر” شد.
He only doubted his repentance, his return, his acceptance… He didn’t want to be blindfolded, to see someone’s blood rolling, his eyes to fall on the thirsty eyes of children, shame on wise woman of Benny Hashim He went down to the tent, He didn’t come, he went And he became Hour..
چهارم محرم
Fourth of Muharram
نماهنگ این حسین کیست که عالم دیوانه اوست
امام خامنه ای درباره مراسم باشکوه عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در ایام محرم فرمودهاند: «میگویند چرا ماتم و گریه و اشک را در بین مردم رواج میدهید؟ این ماتم و اشک برای ماتم و اشک نیست، برای ارزشهاست. آنچه پشت سر این عزاداریها، بر سر و سینه زدنها، اشک ریختنها وجود دارد، عزیزترین چیزهائی است که در گنجینهی بشریت ممکن است وجود داشته باشد؛ او همان ارزشهای معنوىِ الهی است. اینها را میخواهند نگه دارند که حسینبنعلی مظهر این ارزشها بود. یادِ آنهاست؛ زنده نگه داشتن آنهاست.
و ملت اسلام اگر نام حسین را و یاد حسین را زنده نگه بدارد و آن را الگو قرار بدهد برای خود، از همهی موانع و مشکلات عبور خواهد کرد. لذاست که ما در انقلاب اسلامی، در نظام جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، همه -مردم، مسئولین، بزرگان، شخص امام بزرگوار ما- بر روی مسئلهی امام حسین و مسئلهی عاشورا و همین عزاداریهای مردمی، تکیه کردند و جا دارد. این عزاداریها جنبهی نمادین دارد، جنبهی حقیقی هم دارد؛ دلها را نزدیک میکند، معارف را روشن میکند.» ۱۳۸۶/۱۰/۱۹
Mourning
Shi’a, some Sunnis and even some adherents of other religions mourn for Imam al-Husayn (a) and his companions on the day of ‘Ashura. At the beginning reading poems about the martyrs of Karbala and weeping was the only part of the mourning sessions; but gradually Maddahi, Rawda Khani, Shamayil Kishi, Sina Zani, Ta’ziya and other traditions, most of which formed during Buyid, Safavid, and Qajar dynasties. However, some great Shi’a scholars opposed some of these traditions, especially Qami Zani.