ماه نو
شب آغاز ماه مبارک رمضان است. در این شب عزیز همراه ما باشید با مجلس روضه ای برای مولایمان اباعبد الله علیه السلام.
آقاجانمان امام سجاد علیه السلام تا جان در بدن داشت برای پدر شهیدشان اشک ریخت و گریه نمود. هرگاه برای آن حضرت آبی میآوردند که وضو بگیرد انقدر اشک میریخت که آب مضاف میشد و مجبور میشدند آنرا تعویض کنند.
وقتی از ایشان دلیل گریه هایشان را میپرسیدند ایشان میفرمود:” چطور گریه نکنم ؟ در یک روز همه ی عزیزانم را از دست داده ام”
خودم دیدم جفای کوفیان را
غریبی پدر در آن میان را
خودم دیدم پدر یاور ندارد
به خون غلطیده است و سر ندارد
خودم دیدم عمود آهنین را
تن عباس بر روی زمین را
خودم دیدم که دستانش بریده
تن صد چاک او در خون تپیده
خودم دیدم که سقا تشنه جان داد
نوای یا اخا در آن میان داد
خودم دیدم پدر در خون و خاک است
تمام پیکر او چاکُ چاک است
خودم دیدم که بابا سر ندارد
به جز زینب کسی در بر ندارد
خودم دیدم در آن شام غریبان
تن خونین بابا بود عریان
خودم دیدم سرش بر نیزه ها بود
ز داغش آتشی در سینه ها بود
خودم دیدم سری در تشت زر بود
سکینه خواهرم خونین جگر بود
خودم دیدم که با او راز میگفت
تمام رنج ها را باز میگفت
الا لعنت الله علی القوم الظالمین