قیامی از مکه
گفتیم که امام علیه السلام سوم شعبان سال شصت هجری از مدینه به سوی مکه به راه افتاد واین ولوله ای در همه جا انداخت.امام علیه السلام روزهای باقی مانده ی شعبان،ماه های شعبان ،ماه های رمضان ،شوال وذیقعده وهشت روز نخست ذی حجه را در مکه ماند.با این ترتیب ،حسین قریب چهار ماه در مکه ماند ودرجوار خانه ی خدا به روشنگری درباره ی قیام شکوهمند خویش پرداخت.
اما درگوشه ای از سرزمین عراق،یعنی کوفه ،ماجراهای دیگری در کار بود.خبر هجرت امام به مکه در همه جای حجاز وعراق وبه ویژه در کوفه پیچیده بود.این که امام با یزید بیعت نکرده واز سر مخالفت وبرای نشان دادن امتناع خود از بیعت با یزید به مکه کوچ کرده ،خبری شگفت وتهییج کننده بود.کوفه که به واقع فرجام ظاهری سفر نورانی حسین علیه السلام بود ،درآن روزها جنب و جوشی پرتلاطم داشت.برای ترسیم دقیق وقایع کربلا نیازمندیم که از کوفه نیز بدانیم ونقش کوفه وکوفیان دراین نهضت آسمانی بشناسیم.
سلیمان بن صرد از یاران امام علی علیه السلام بود و در کوفه یکی از بزرگان وسرشناسان به شمار می آمد.اکنون خانه ی او در شهر مجمع کوفیان معترض بود.آنان که از هجرت در حسین علیه السلام به مکه باخبر شده بودند،در خانه ی سلیمان گرد آمده بودند تا شورکنند وبامرور وقایع چاره ای جدی بیندیشند.اینان همه از کسانی بودند که حکومت وخلافت یزید را خوش نمی داشتند واورا لایق این مقام نمی دانستند.
وقتی کسی با ویژگی های فکری وشخصیتی یزید به حاکمیت جهان اسلام چنگ اندازد ،حتی آنان که انگیزه های سیاسی _اجتماعی ودینی نیرومندی نیز ندارند،بی صلاحیتی حاکم را بو میکشندو به آسانی می فهمند که امت اسلام فریب خورده است.یزید ،برخلاف معاویه ی حیله گر ودسیسه باز ،چنان اشکار فاسد ونالایق بود که هر دلی از شنیدن عزم او برای حکومت به درد می آمد.همین بود که کوفیان در خانه ی سلیمان گرد آمده بودند تا اوضاع سیاسی آن روزگار را بررسی کنند.
سلیمان بن صرد برپا ایستاده بود وخطاب به جمعیت حاضر در خانه ی خود سخن می گفت .سلیمان از یاران امام علی علیه السلام بود،از حاضران دو نبرد جمل وصفین به شمار می آمد وشأن ورتبه ای داشت.اودر بخش پایانی سخنان خویش ،خطاب به مردمان حاضر در آن جا چنین گفت:_«ای شیعیان !همه می دانید که معاویه به هلاکت رسید،به سوی پروردگار خود رفت و به سمت عمل خویش گام برداشت وهمه می دانید که پسرش یزید بر جای او نشسته است واین حسین بن علی علیه السلام است که با یزید مخالفت کرده واز بیم طاغوتهای خاندان ابوسفیان به مکه گریخته است.شما شیعه وپیرو اوهستیدوپیش از او شیعه پدرش بوده اید.امروز حسین به نصرت ویاری شما نیازمند است.اگر در خود می بینید ومی دانید که اورا یاری می کنیدوبا دشمنان او می جنگید ،به او نامه ای بنویسید وخبرش کنید،واگر ازسستی وکاهلی وتفرقه می ترسید ،نیرنگ نورزید واورا به حرکت خود امیدوار نکنیدو فریب ندهید.»
سخنان سلیمان نشان می دهد که مخالفت با یزید وبیعت با او وتحسین وتعظیم کار حسین علیه السلام در گوشه گوشه ی کوفه ی آن روز وجود داشته وآن اجتماع ها وهیاهوهای جمعی وگروهی،در حقیقت حرکتهای خودجوش مردم ونیز داعیان ومنادیان اسلام خواهی وظلم ستیزی بوده است.به هر حال ،در همان اجتماع خانه ی سلیمان ،مردمان ورجال سرشناس متفق شدند ونامه ای به امام علیه السلام نوشتند.تاریخ متن آن نامه را حفظ روایت کرده است.این نامه نشان می دهد که زمینه ی خیزش اجتماعی در کوفه واصولا جهان اسلام وجود داشته ومردم آماده همراهی ویاری حرکت حسینی بوده اند .متن نامه چنین است:
_«به نام خداوند بخشاینده مهربان .نامه ای به حسین بن علی،از سوی سلیمان بن صرد ،مسیب بن نجبه،رفاعه بن شداد،حبیب بن مظاهر ،عبدالله بن واثل،وگروهی از شیعیان مؤمن.سلام خداوند بر توباد!سپاس و ستایش از آن خداوندی است که دشمن تو وپدرت را نابود ساخت .آن خودکامه ی کینه ورز،آن خونخوار ستمکار که رهبری امت را از آنان باز ستاند ،بیت المال آنان را غصب کرد وبدون رضایت ایشان امر حکومت آنان را بدست گرفت،آن گاه نیکان امت را کشت وبدان امت را باقی گذاشت واموال ودارایی های خداوند را دست چرخان خودکامگان وگردنکشان ساخت .پس درست همانند قوم ثمود ،او نیز از رحمت خداوند دور باد !
اکنون میگوییم :ما امامی جز تو نداریم .به سوی ما بیا،امید که خداوند به امامت تو ما را برحق گرد آورد.اکنون در کوفه نعمان بن بشیر در قصر امارت است،اما ما به نمازهای جمعه و جماعت او نمی رویم ونماز عید با او نمی خوانیم.اگر خبردار شویم که تو برای امامت و رهبری ما می آیی،اورا از کوفه وقصر امارت بیرون می کنیم تا به شام باز گردد .درود ورحمت وبرکات خداوند بر تو و_پیش از تو بر پدرت _باد!لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم!»
#مقتل_خوانی
#روایت تاریخ کربلا براساس لهوف سیدبن طاووس
#تصویر_نگاری_محرم