قیام حضرت زینب سلاماللهعلیها
قسمت دوم
2. حضرت زینبسلاماللهعلیها در اسارت شام
شام مرکز حکومت بنیامیه بود. در زمان معاویه تبلیغات سوء برضد اهل بیتعلیهمالسلام بود و مردم آنها را نمیشناختند، هنگامی که خبر پیروزی یزید به شام رسید همه جا را آذینبندی کردند و به بهترین شکل مجلس را آماده کردند.
second part
2. Zaynab (peace be upon her) in captivity
Sham was at the center of Bani Umayyam’s government. At the time of Mu’awiyah, the propaganda was against the Ahlul-Bayt (PBUH) and the people did not know them. When the news of Yazid’s victory came to Sham, they decorated it everywhere and prepared the best assembly.
آنگاه حضرت زینبسلاماللهعلیها با سایر زنان را با طنابی که بازوهای آنان را بستند وارد می کنند و امام سجادعلیهالسلام نیز با دستهایی که به گردنش بستهاند وارد میکنند، حکومت یزید در عظمت ظاهری و اسیران در نهایت ذلت وارد میشوند و زمینه از هر جهت برای سرکوب روحیه آنان فراهم است . همه فکر میکردند که هیچکس هیچ کاری علیه حکومت نمیکند؛ اما اسیران مخصوصاً امام سجادعلیهالسلام و حضرت زینبسلاماللهعلیها آنچنان رسالت خود را به انجام رساندند که هم پیام خون امام حسینعلیهالسلام را رساندند و هم تبلیغات پنجاه ساله بنیامیه را باطل نمودند.
Then Zaynab (peace be upon her) with other women enters the Yazid Assembly with a rope that has their arms tied and Imam Sajjad (peace be upon him) with his hands tied around his neck. The Yazid government has a great appearance and the prisoners are finally put to shame, and in any case they are ready to suppress their morale. Everyone thought that no one was doing anything against the government, but the captives, especially Imam Sajjad (PBUH) and Prophet Zaynab (PBUH) fulfilled their mission so that they delivered the message of Imam Hussein (PBUH) blood. They were able to cancel the fifty-year-old Bani Umayyah propaganda.
یزید که در این هنگام هدف او محو کامل آثار اهلبیتعلیهمالسلام است با چوبدستی که در دست داشت به سر امام حسینعلیهالسلام اساعه ادب مینماید حضرت زینبسلاماللهعلیها موقعیت را مناسب دید، ضمن اینکه انبوهی از غم و اندوه او را احاطه کرده بود و چون چنین منظرهای برای او قابل تحمل نبود و در عین حال احساس رسالت مینمود، پس باید چهره بنیامیه را معرفی و جنایات آنان را آشکار نماید و آثار تبلیغات آنان را خنثی نماید. از جای برخاست و با استناد به آیات قرآن و منطق قوی جنایات یزیدیان را ذکر نمود و با دید تیز بین عاقبت کارشان را ترسیم نمود و یزید را سخت از کارهای خود پشیمان ساخت، آنگاه خاندان نبوت را معرفی، امام و امامت را برای مردم تبیین نمود و فرمود: «فلک کید کَواسع سعیکَ و ناصیب جهدک؛ فواللهِ لا تمحو ذکرنا و لا تمیتُ وحینا» ؛ آنچه حیله و تزویر داری بکار گیر و تلاش کن و همه توان خود را به کار گیر، بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد و ذکر ما را محو کنی روزگار تو کوتاه است و جمع تو متلاشی خواهد گردید (قمی، ص444) این برخورد قاطع از زبان کسی که همه زرق و برقهای کاخهای یزید و قدرت او را هیچ می بیند یزید را سخت غضبناک کرد و همه چیز را بر سر یزید کوبید که او را رسوا ساخت و به همه بانوان فهماند که یک زن می تواند نقش عظیمی در تاریخ بشریت ایفا کند. (فرهنگنامه عاشورا، ص 249-247)
Yazid, at that time, was aiming to completely erase the work of Ahlabi (PBUH) and with a stick in his hand to slap Imam Hussein’s (PBUH) isolated head to disgrace him. Zaynab (pbuh) saw the situation as appropriate, and though she was surrounded by crowds of grief, she could not tolerate such a view and at the same time felt obliged to reveal the face of Bani Umayyah and reveal their identities. To neutralize the effects of their propaganda, she rose to prominence, citing the Qur’anic verses and strong logic, citing the Yazidis’ crimes, and with a keen vision, she eventually outlined the work of the Umayyads, and Yazid hardly regretted his work, and Then she introduced the family of prophecy and explained the issue of Imam and Imamate to the people and said: Use what you trick! Strive and use all your might, I swear you cannot erase our remembrance. Your days are short and your congregation will be shattered. “(Qomi, p. 444). She saw Yazid nothing and his power, making Yazid extremely angry and disgracing him and making all women realize that a woman can play a huge role in the history of humanity. (Ashura Dictionary, pp. 249-247)