شب قدر
بابای من!
بابا که دیر میکند دخترهاش مدام غُرُلند میکنند و بیقراری. دخترها کلا بابایی اند. تا چند دفعه سراغش رانگیرند آرام نمیشوند. تا بابا نیاید لب به غذا نمیزنند. تا بابا نباشد خوابشان نمیبرد. تا بابا نباشد… بابا نیست رقیه جان اما عمه اینجاست. میدانم که عمه جای بابا رابرایت پر نمیکند اما… بیا امشبی را هم بخواب. بابا بالاخره صورت ماهش را نشانت میدهد. بابا خیلی جاها رفته. بالای نی. در صندوقچه. تنور خولی. تشت طلا… هلال ماه شب تارم بابا. بیا و دخترت را هم با خودت ببر! #حسینیه_نبشته_ها ✍️ به قلم #خاتون_بیات ? آدرس این مطلب در وبلاگ ما: http://nebeshte.kowsarblog.ir/بابای-من-1 ? @sobhnebesht ?
شب عاشورا
?رازعبادت شب عاشورا??
…….
راز کربلا را باید در دو چیز دانست، یکی این که می دانند چرا باید شهید شوند و از آن مهم تر می دانند چگونه باید شهید شوند. موضوع دوم به عبادات شب عاشورا برمی گردد.
عصر تاسوعا وقتی دشمن می خواست حمله کند و جنگ را شروع نماید امام حسین(ع) به حضرت ابوالفضل(ع) فرمودند: «ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَی الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّة»؛ به طرف آن ها برو و اگر می توانی جنگ را تا فردا به تأخیر بینداز و آن ها را امشب از ما دور نگهدار. حضرت که می دانند شهید می شوند ولی می خواستند آن شب شهید نشوند و علت آن را خودشان این چنین می فرمایند: «لَعَلَّنَا نُصَلِّی لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ»؛(67) به این منظور که ما بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار به سر بریم زیرا خدا می داند من دوست می دارم نماز بخوانم و قرآن تلاوت نمایم و همواره به دعا و استغفار بپردازم .
حضرت از خدا می خواستند در این کار بزرگی که بنا است انجام دهند نهایت مدد را بفرماید تا آن کار به بهترین شکل انجام گیرد و معلوم است نجات از شهادتِ خود و یارانشان را از خدا نمی خواستند، چون باز همان شب تأکید کردند فردا همه شهید می شوند و هرکس می خواهد شهید نشود از سیاهی شب استفاده کند و برود. پس چه چیزی نیاز داشتند که آن شب از خدا می خواستند به حضرت مرحمت کند؟ از خوشحالی و خنده ی در قتلگاه معلوم است که آن چیز را به دست آوردند و از امیدواری حضرت در عصر عاشورا معلوم است کارها آن طور که می خواسته اند جلو می رود و از موفقیتی که خدا به ایشان عطا کرده است راضی و خوشحال اند.
حضرت از خدا می خواستند صحنه ی شهادت خود را به همان شکل که انجام شد، خودشان مدیریت کنند تا بتوانند آن برنامه ای که به عهده دارند را به زیباترین شکل انجام بدهند، خداوند از طریق پیامبرش خبر داد ای حسین: «اِنَّ اللهَ قَدْ شاءَ اَنْ یرَاکَ قَتیلاً»؛(68) خدا می خواهد تو را شهید ببیند و حضرت هم قبول کردند، منتها می دانستند این شهیدشدن شهیدشدنی است در راستای آنچه حضرت در پی آن بودند که عبارت باشد از برگرداندن جامعه به سیره ی جدّشان رسول خدا(ص) . به ایشان خبر دادند راه کار تو چنین است و اگر می خواهی موفق شوی شهادت را جزء برنامه ات بگذار، همان طور که رسول خدا(ص) از طرف خدا به همه انسان ها خبر دادند «قُولُوا لَا اِلهَ اِلاّ اللّه تُفْلِحُوا»؛ اگر می خواهید رستگار شوید باید منطق شما توحید شود. حال در مورد هدف خاص حضرت سیدالشهداء(ع) که برگرداندن جامعه به سیره ی جدّشان است، رسول خدا(ص) راه کار اصلی را به حضرت خبر دادند و امام حسین(ع) هم همه ی تلاششان آن بود که شهادت را آن طور که خدا می خواهد انجام دهند تا به آن نتیجه ی اصلی برسند.
امام حسین(ع) می خواهند اسلامی را که توسط حزب اموی از دست رفته است به مسیر اصلی خود برگردانند و باید شهادتِ خود را طوری مدیریت کنند که هدف اصلی محقق شود و این با یک شهادت ساده محقق نمی شود. در شب عاشورا حضرت برای این که اسلامِ از دست رفته به مسیر اصلی خود برگردد از خدا تقاضاهایی دارند. همین طور که پیامبر(ص) برای شما خبر آورده اند که خدا دوست دارد نماز بخوانی، آن وقت شما از خدا تقاضا می کنی خدایا کمکم کن به بهترین شکل نماز بخوانم. حضرت سیدالشهداء(ع) می دانند باید برای نجات اسلام از دست فرهنگ اموی شهید بشوند اما تمام تلاش شان این است که آن وظیفه به بهترین شکلی که ممکن است عملی شود. این جا است که به حضرت اباالفضل(ع) می فرمایند برو ببین می شود امشب را وقت بگیری تا ما با خدا تقاضاهای خودمان را در میان بگذاریم و عالی ترین نتیجه را بگیریم.
برای حضرت سیدالشهداء(ع) مسلّم شده بود آنچه به ایشان وعده داده شده خیلی نزدیک است. در روایت داریم در عصر تاسوعا امام در بیرون خیمه به شمشیرشان تکیه داده بودند و خواب خفیفی بر چشمانشان مستولی شد، درست در زمانی که شمر از عبیدالله دستور گرفته که کار را یکسره کند، حضرت جلوی خیمه شان سرشان را گذاشته اند بر روی شمشیرشان و خوابشان برده که حضرت زینب(س) می آیند تکانشان می دهند و می گویند: صدای سمّ اسب ها را نمی شنوی، حضرت می فرمایند: «إِنِّی رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) فِی الْمَنَامِ فَقَالَ لِی إِنَّکَ تَرُوحُ إِلَیْنَا»؛(69) رسول الله(ص) را در خواب دیدم که فرمود تو به زودی نزد ما خواهی بود. این یک پیام است از طرف رسول خدا(ص) به حضرت سیدالشهداء(ع) و لذا خودشان می دانند این پیام خیلی زود عملی می شود. با توجه به این امر حضرت و یارانشان که مطمئن شدند فردا روز شهید شدن است و باید با آن شهادت غوغایی به پا کنند تا بهترین مُردن را رقم بزنند، سراسر شب عاشورا را به راز و نیاز پرداختند، به طوری که راوی می گوید: «وَ بَاتَ الْحُسَیْنُ(ع) وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِد». امام حسین(ع) و اصحابشان آن شب را در حالی صبح کردند که مانند صدای زنبوران عسل که موقع شب تا صبح در کندو و در حال ساختن عسل اند، در حال نیایش بودند، عده ای در حال سجده و عده ای به قیام و عده ای به قعود. تا مدد الهی را به صورت کامل برای خود رقم بزنند و صحنه ی کربلا به آن صورتی که حضرت می خواستند شکل بگیرد.
منبع
- الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 90.
68 - سیدبن طاوس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 65.
69 - شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی ، ص 237
ثواب زیارت
حداقل ثوابی که نصیب زائر امام حسين(ع) می شود…
قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) أَدْنَى مَا يُثَابُ بِهِ زَائِرُ الْحُسَيْنِ (ع) بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ.
??امام موسى کاظم عليه السّلام فرمودند:
كمترين ثواب و اجری كه به زائر امام حسين عليه السّلام در كنار شط فرات می دهند، اين است كه گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزند، مشروط به اين كه حق و حرمت و ولايت آن حضرت را بشناسد.
?كامل الزيارات، ص: 153
The Day Of Ashura
At dawn the Imam glanced over the army of Yazid and saw “Umar Ibn Sa"d ordering his forces to march toward him. He gathered his followers and addressed them thus” Allah has, this day, permitted us to be engaged in a Holy War and He shall reward us for our martyrdom.
Which of you do not like to go from this prison (world) to the lofty palaces (Paradise)?”
Having heard the Imam"s address, all his companions were overwhelmed and cried out, O our Master! We are all ready to defend you and your Ahlu"l-bayt, and to sacrifice our lives for the cause of Islam".
Imam Husayn (A.S.) sent out from his camp one after another to fight and sacrifice their lives in the way of the Lord. Lastly, when all his men and children had laid down their lives, Imam Husayn (A.S.) brought his six month old baby son Ali al” Asghar, and offering him on his own hands, demanded some water for the baby, dying of thirst. The thirst of the baby was quenched by a deadly poisoned arrow from the brute forces, which pinned the baby"s neck to arm of the helpless father. At last when the six month old baby was also killed, Imam Husayn addressed Allah: “O Lord! Thy Husayn has offered in Thy way whatever Thou hath blessed him with.
Bless Thy Husayn, O” Lord! by accepting this sacrifice. Everything Husayn could do till now was through Thy help and by Thy Grace", Lastly, Imam Hussain (A.S.) came into the field and was killed, the details of which merciless are heart rending. The forces of Yazid having killed Imam Husayn (A.S) cut and severed his head from his body and raised it on lance.
این طالب بدم المقتول بکربلا
على بن احمد رحمة اللَّه عليه از محمّد بن يعقوب، از على بن محمّد از كسى كه ذكرش نموده از محمّد بن سليمان، از عبد اللَّه بن جنيد تفليسى از رزين، وى مىگويد:
حضرت ابو عبد اللَّه جعفر ابن محمد الصادق عليه السّلام فرمودند:
هنگامى كه حضرت حسين بن على عليهما السّلام را با شمشير زدند و آن جناب روى زمين سقوط كرد، سرعت و شتاب كردند كه سر مباركش را قطع كرده و ببرند منادى در اين وقت از جانب عرش نداء داد: اى امّت ظالم و ستمگرى كه بعد از پيامبرتان گمراه شديد خدا موفّقتان نكند كه عيد قربان و فطر را درك كنيد، سپس راوى گفت، امام عليه السّلام فرمودند: به خدا سوگند موفّق نشده و نخواهند شد تا وقتى كه منتقم خون حسين عليه السّلام قيام كند.
منبع: علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج2، ص: 261
داروی درد ها
امام صادق عليه السّلام فرمود:
*در تربت قبر حسين عليه السّلام درمان هر دردى است و آن بزرگترين داروهاست.
*و نيز فرمود: هر گاه آن را بخوردى بگو: «اى خداى اين تربت مبارك و خداى آن وصيّي كه در آن دفن شده است، بر محمّد و آل او درود فرست، و آن را دانشى پرسود و روزيى فراوان و درمانى از هر درد قرار ده.
*و نيز فرمود: حريم قبر حسين عليه السّلام از هر جانب قبر تا شعاع پنج فرسنگ است.
منبع: ترجمه من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 525 ، شماره احادیث: 3204- 3205- 3206