شبیه خوانی
به رسم هرسال در روز عاشورای حسینی ، در مناطق مختلف شهرستان و شهرها و روستاهای اطراف مشکین شهر از توابع استان اردبیل شبیه خوانی (تعزیه خوانی) برگزار میشود.
شبیه خوانی به نمایش کشیدن واقعه ی عاشورا است و صحنه ی رشادت های خاندان پیامبر ( صلوات الله علیه) و ظلمی است که برانان روا داشتند.
تصاویر بالا مراسم شبیه خوانی در روز عاشورا در مشکین شهر است.
عکاس: خانم رضی نژاد از مشکین شهر
Day of judgment
تاسوعا در کرج
قطره ی اشک
آتش عشق
.قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
ان لقتل الحسین علیه السلام حراره فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا.
⚘⚘⚘
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.
جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .556
⚘⚘⚘
:The Holy Prophet (pbuh) said
For the testimony of Hussein (peace be upon him), there is a heat and heat in the hearts of the believers that will never be cold or silent
The Companions of the Hadith of Al-Shi’a,12 , p. 55.
کاش نامه ات نمیرسید
روزها سپری میشود و کاروان اباعبد الله در راه رسیدن به مکه است. حضرت برای شرکت در مراسم حج ابراهیمی عازم مکه شده است. عازم حرم امن الهی. اگر نانجیبان اجازه بدهند قصد دارد چند روزی را در جوار خانه ی خدا معتکف باشد.
طاغوتیان اما نمیخواهند حسین علیه السلام در امنیت باشد. آنها قصد دارند در بین مراسم حج او را میان حاجیان به قتل برسانند. به همین منظور حضرت حسین علیه السلام در روز عرفه حج خود را نیمه تمام گذاشت و به سوی نینوا رهسپار شد.
آقا برای اطلاع از اوضاع کوفه پیکی را روانه آن دیار نموده است و منتظر است تا پاسخ او برسد. انگار خبرهای خوشی در راه است. اما آقا خوب میداند این مردم کوفه دو رو و مزورند. خوب میداند تا کاروان به کوفه برسد چه ها بر سر پیک او میآورند. آقا از همه چیز آگاه است.
نامه ی پیک رسیده است اما روز عرفه پیک به دست مزدوران بنی امیه در شهر کوفه به شهادت رسیده و کسی در کوفه منتظر قدوم اباعبد الله علیه السلام نیست الا سر نیزه ها و کمانها و تیرهای سه شعبه.
یا مسلم ابن عقیل!
کاش زمان به عقب باز میگشت و نامهات را برای ارباب دو عالم نمیفرستادی. کاش هیچ وقت به کوفیان و وعده های دروغین شان اعتماد نمیکردی. کاش نامه ات در راه میماند و به دست ارباب نمیرسید. کاش اصلا کوفه نمیآمدی.
ماه نو
شب آغاز ماه مبارک رمضان است. در این شب عزیز همراه ما باشید با مجلس روضه ای برای مولایمان اباعبد الله علیه السلام.
آقاجانمان امام سجاد علیه السلام تا جان در بدن داشت برای پدر شهیدشان اشک ریخت و گریه نمود. هرگاه برای آن حضرت آبی میآوردند که وضو بگیرد انقدر اشک میریخت که آب مضاف میشد و مجبور میشدند آنرا تعویض کنند.
وقتی از ایشان دلیل گریه هایشان را میپرسیدند ایشان میفرمود:” چطور گریه نکنم ؟ در یک روز همه ی عزیزانم را از دست داده ام”
خودم دیدم جفای کوفیان را
غریبی پدر در آن میان را
خودم دیدم پدر یاور ندارد
به خون غلطیده است و سر ندارد
خودم دیدم عمود آهنین را
تن عباس بر روی زمین را
خودم دیدم که دستانش بریده
تن صد چاک او در خون تپیده
خودم دیدم که سقا تشنه جان داد
نوای یا اخا در آن میان داد
خودم دیدم پدر در خون و خاک است
تمام پیکر او چاکُ چاک است
خودم دیدم که بابا سر ندارد
به جز زینب کسی در بر ندارد
خودم دیدم در آن شام غریبان
تن خونین بابا بود عریان
خودم دیدم سرش بر نیزه ها بود
ز داغش آتشی در سینه ها بود
خودم دیدم سری در تشت زر بود
سکینه خواهرم خونین جگر بود
خودم دیدم که با او راز میگفت
تمام رنج ها را باز میگفت
الا لعنت الله علی القوم الظالمین