Emam Bagher.as
پنجمین امام شیعیان، ابوجعفر، محمد، ملقب به باقر العلوم، فرزند امام علیبنالحسینعلیهالسلام و فاطمه بنت حسنبنعلیعلیهالسلام است. ایشان در سال 57 هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. در چهار سالگی در کربلا، همراه با کاروان اسرای عاشورایی واقعهی مصیبتبارِ کربلا را درک کرد و پس از 35 سال امامتِ پدر بزرگوارش، در سال 94 یا 95 قمری به امامت رسید. دوران امامت حضرت، مصادف با ضعف خلافت اُموی و درگیریشان با عباسیان بود. همین امر، فرصت مناسبی را ایجاد کرد تا امام باقرعلیهالسلام گامهای بسیار مهمی را برای تدوین فرهنگ شیعه در برابر ظهور و بروز عقاید و افکار انحرافی بردارد. کم شدن فشار و کنترل حاکمیت، به دلیل نزاعِ قدرت، موجب پیدایش و رواج فِرَق و گروههای انحرافی زیادی مانند “غُلات” و “خوارج” شده بود. امام باقرعلیهالسلام علاوه بر احتجاجات و مبارزات علمی که شخصا با بزرگان ادیان و مذاهب داشته، شاگردان ممتازی را در راستای معرفی و ترویج معارف ناب اسلامی داشته است. از جمله شاگردان برجستهی ایشان محمدبنمسلم، زراةبناعین، حمرانبناعین، ابوبصیر، هشامبنسالم و بریدبنمعاویهعجلی بودهاند. حضرت محمد باقرعلیهالسلام پس از 58 سال زندگی پر فراز و نشیب در سال 114 قمری توسط خلیفهی وقت، هشامبنعبدالملک مسموم و به شهادت رسید. مرقد شریف ایشان در قبرستان بقیع در شهر مدینه است. روایات و احادیث بسیاری از امام باقرعلیهالسلام در دست شیعیان است. در ادامه، برای تَیمّن، چند روایتِ ایشان را از کتاب شریف تحفالعقول، تالیف ابومحمدحّرانی نقل میکنیم:
۱. «إعرف المودةَ فی قلبِ أخیکَ بِما لُه فی قلبک»؛ مهر قلبیِ برادرت نسبت به خود را با ارزیابی مهرِ قلبیت نسبت به او، بشناس.
۲. «ألحیاءُ و الایمانُ مقرونانِ فی قرنٍ، فإذا ذهب أحدهما تبعه صاحبه»؛ حیا و ایمان در یک ریسمان، پیوسته و تنیده شدهاند، هرگاه یکی از آن دو رَوَد، دیگری نیز به دنبالش برود.
۳. «ألبِشرُالحَسَن و طِلاقةُ الوجه مکسبه للمحبّهِ و قربهٌ من الله. و عبوسُ الوجهِ و سوء البِشرِ مُکسبهٌ للمُقتِ و بُعدٌ من الله»؛ چهرهی شاداب و خوشرویی مِهرآور و نزدیککننده به خدا، و چهرهی عبوس و بدرویی دشمنیآور و دورکننده از خداست.
The fifth Imam of the Shi’ites, Abu Ja’far, Muhammad, Bagher al-Ulum, the son of Imam Ali ibn al-Hussein (peace be upon him) and Fatimah Bennet Hassan ibn Ali (peace be upon him).He was born in the city of Medina in the year 57 AH. At the age of four in Karbala, along with a prisoner convoy of Ashura, he realized the tragic event of Karbala, and after 35 years of Imamate of his father, he succeeded in the year 94 or 95 BC. The Imamate era was coincident with the weakness of the Umayyad caliphate and its engagement with the Abbasids. The same thing created a good opportunity for Imam Baqir (pbuh) to take very important steps towards the development of Shiite culture against the emergence and outbreak of ideas. Lowering the pressure and control of the sovereignty, due to the conflict of power, led to the emergence and spread of a variety of diverse groups such as skharthyj. Imam Baqir (pbuh ) in addition to the censure and the scientific struggles that personally with the great religious leaders, had outstanding students in the direction of the introduction and promotion of pure Islamic teachings. Among his outstanding students were Mohammed ibn Musa’m, Zara’t ibn Ayin, Hamran ibn Ayin, Aboubsir, Hisham bin Salem and Brayd Bin Muawiyah. Many Hadiths of the Imam Baqir (PBUH) are in the hands of the Shiites. In the following, for For tanksgiving, we narrate some of their narrations from the book of Taqafolqql, compilation of Abu Mohammad ;
1. Know your brother’s heart’s affection towards yourself by evaluating the heartfelt affection towards him ;
2. Humility and Faith are continually and intertwined in a string; whenever one of the two goes, another will follow it.
3. The happy face makes love and brings man closer to God. The sullen face makes