توبه
بسم الله
مادر داشت درباره حسینیه صحبت میکرد. یک دقیقه مکث کرد بعد گفت:
“چند سال پیش که همسایه دیگری داشتیم یک شب دزد آمده بود تو ساختمان. آن موقع دو تا ماشین ۲۰۶ داخل پارکینگ بود. آقا دزده وقتی آمده بود دزدی اتفاقی وارد حسینیه شده بود و دیده بود همه جا پر از پرچم اباعبد الله الحسین علیه السلام است. با اینکه آمده بود کامپیوتر ماشینها را بدزدد پشیمان شده بود و رفته بود.”
گفتم از کجا متوجه شدید؟
گفت:” یک نامه نوشته بود گذاشته بود روی شیشهی ماشینها. نوشته بود من میتوانستم کامپیوترهای این ماشینها را ببرم. اما دیدم اینجا حسینیه است؛ از روی امام حسین علیه السلام خجالت کشیدم. تو حسینیه وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم و همینجا توبه کردم و به امام حسین قول دادم دیگر دزدی نکنم. من را حلال کنید که از آب اینجا استفاده کردم و در اینجا بدون اجازه شما نماز خواندم. برای من دعا کنید که اهل بشوم."
گفتم خدا را شکر! خدا کند خود امام حسین علیه السلام دستش را بگیرد.
بعد با خودم نجوا کردم و به آقا گفتم:” آقا جان چند نفر را اینطوری هدایت کردی؟ کشتی نجات امت واقعا برازنده شماست!”
ام المصائب
#مقتل_خوانی
#ام_المصائب
عاشورا که تمام میشود تازه غصه هایم شروع می شود.
هر سال بعد از عاشورا تمام غم های عالم بر دلم سنگینی می کند.
عاشورا که تمام می شود تازه ابتدای حادثه است .
ای وای، ای امان از دل زینب سلام الله علیها.
در کتاب لهوف سید بن طاووس آمده است: که عمر بن سعد سر مبارک امام حسین را به خولی داد تا نزد ابن زیاد ببرد.
سپس دستور داد که سر بقیه شهیدان را جدا کنند و آنها را همراه شمر و چند نفر دیگر نزد ابن زیاد ببرند پس سرها را به کوفه فرستاد.
عمر سعد تا ظهر روز بعد از عاشورا در کربلا ماند.
سپس اهل بیت پیامبر و زنان شهیدان را روانه کوفه کرد، در حالیکه بانوان حرم سوار بر شتران بدون محمل و سایبان بودند و صورتهایشان باز بود ? .
در حالیکه آنها امانتهای پیامبر بودند اما همچون اسیران روم و ترک در سخت ترین وضعیت و اندوه بودند.
چه مصیبت عظیمی.
روایت است که تعداد سرهای شهیدان هفتاد و هشت سر بود که قبیله های عرب به قصد تقرب خدمت ابن زیاد (لعنت خدا بر او باد) آوردند.
همچنین روایت شده که بعد از خروج عمربن سعد(لعنت خدا بر او باد) گروهی از بنی اسد به قتلگاه آمدند و بر پیکر پاک و مطهر شهیدان نماز خواندند و آنها را در مکان هایی که امروز هست به خاک سپردند.
حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه
عالم همه پناه به نام تو می برند
امان از دل زینب سلام الله علیها
Hurry for mourning
بسم الله
لباس های عزا
شال سیاه
علم سبز
زنجیرهای به صف کشیده
چادرهای خاکی مهیائید؟
آماده اید؟!
فقط چند ساعت تا شروع ماه محرم فرصت باقی است…
چقدر برای روضه های محرم دلتنگم.
Hurry for mourning
In the name of God
Mourning clothes
Black scarf
Green Flag Chains lined up Ground tents
Can you provide?
Are yo ready?!
Only a few hours until the beginning of the month of Muharram…
How much do I miss my Muharram’s rudiments.
اگر...
سوز حسینی
با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است
همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین
خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب
سر در قصر مزارم بنویسید حسین
هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همۀ دار و ندارم بنویسید حسین
من دلم را ز شکیبایی زینب دارم
همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین
هیچ شعری ننویسید بروی کفنم
با گِل تربت یارم بنویسید حسین
تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن مَلک
به روی سینۀ زارم بنویسید حسین
گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین
روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین
هرکه پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟…
اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین
دست بر شاکلۀ هیئتیِ من نزنید
گفت یارم به عذارم بنویسید حسین
آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم بنویسید حسین
#محمد_مبشری
عاشورا در شهر پاریز از توابع سیرجان.
مصائب شام
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از التفات فاطمه س صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد ، مدینه ، نجف ، شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت…رفت
سلام بر حسین
صبحم شروع میشود آقا به نامتان
روزی من شود ، همه جا ذکر نامتان
صبح علی الطلوع سلام علی الحسین
دلخوش منم ، که بشنوم آقا ، جوابتان
?به رسم هر صبح?
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الحسین
و علی اصحاب الحسین