خواص و عوام در کلام رهبری
(عبرتهای عاشورا)
«خواص» چه کسانی هستند؟ آیا قشر خاصی هستند؟ جواب، منفی است. زیرا در بین «خواص»، کنار افراد با سواد، آدمهای بیسواد هم هستند. گاهی کسی بیسواد هست؛ اما جزو خواص است. یعنی می فهمد چه کار می کند. از روی تصمیم گیری و تشخیص عمل می کند؛ ولو درس نخوانده، مدرسه نرفته، مدرک ندارد و لباس روحانی نپوشیده است. به هر حال نسبت به قضایا از فهم برخوردار است. …
نقطه مقابلش هم عوام است. عوام یعنی کسانی که وقتی جو به سمتی می رود، آنها هم دنبالش می روند و تحلیلی ندارند. یکوقت مردم می گویند «زنده باد!» این هم نگاه می کند، می گوید«زنده باد!» یکوقت مردم می گویند« مرده باد!» نگاه می کند، می گوید«مرده باد!» یکوقت جو اینطور است؛ اینجا می آید. یکوقت جو آنطور است؛ آنجا می رود! یکوقت - فرض بفرمایید - حضرت «مسلم» وارد کوفه می شود. می گویند:«پسرعموی امام حسین علیه السلام آمد.خاندان بنی هاشم آمدند. برویم. اینها می خواهند قیام کنند، می خواهند خروج کنند.» و چه و چه. تحریک می شود، می رود دور و بر حضرت مسلم؛ می شوند هیجده هزار بیعت کننده با مسلم! پنج، شش ساعت بعد، رؤسای قبایل به کوفه می آیند؛ به مردم می گویند:« چه کار می کنید؟! با چه کسی می جنگید؟! از چه کسی دفاع می کنید؟! پدرتان را در می آورند!» اینها دور و بر مسلم را خالی می کنند و به خانه هایشان بر می گردند. بعد که سربازان ابن زیاد دور خانه ی«طوعه» را می گیرند تا مسلم را دستگیر کنند، همینها از خانه هایشان بیرون می آیند و علیه مسلم می جنگند! هر چه می کنند، از روی فکر و تشخیص و تحلیل درست نیست. هرطور که جو ایجاب کرد، حرکت می کنند. اینها عوامند.
محرم در ايران
مجلس روضه ابا عبدالله الحسین علیه السلام
استان بوشهر، روستای دهقاید
گلزار شهدا
محرم در ايران
مجلس روضه ابا عبدالله
مرقد مطهر شهدای گمنام کنگان، استان بوشهر
محرم در ايران
شيرخوارگان حسينی
استان بوشهر
روستای دهقاید
یاد امام حسین (ع)
هنگامی که یاد امام حسین علیه السلم می افتید …
تردید نداشته باشید که آن حضرت هم به یاد شماست !..
حاج اسماعیل دولابی
زیارت ناحیه
السّلامُ علی مَن جَعَلَ اللهُ الشِفاءَ فی تُربته …؛
(سلام برآن کسی که خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد)
زیارت ناحیه مقدسه
چه شد که کار به اینجا رسید؟(عبرتهای عاشورا)
کار به جایی برسد که جلو چشم مردم، حرم پیغمبر را به کوچه و بازار بیاورند و به آنها تهمت خارجی بزنند! «خارجی» معنایش این نیست که اینها از کشور خارج آمده اند.آن زمان، اصطلاح خارجی، به معنای امروز به کار نمی رفت. « خارجی » یعنی جزو خوارج. یعنی خروج کننده. در اسلام، فرهنگی است معتنی به اینکه، اگر کسی علیه امام عادل خروج و قیام کند، مورد لعن خدا و رسول و مؤمنین و نیروهای مؤمنین قرار می گیرد. پس «خارجی» یعنی کسی که علیه امام عادل خروج می کند. لذا، همه ی مردم مسلمان، آن روز از خارجیها، یعنی خروج کننده ها بدشان می آمد.
در حدیث است که« من خرج علی امام عادل فدمه هدر»؛ کسی که در اسلام، علیه امام عادل خروج و قیام کند، خونش هدر است. اسلامی که این قدر به خون مردم اهمیت می دهد، در این جا، چنین برخوردی دارد. به هنگام قیام امام حسین علیه السلام کسانی بودند که پسر پیغمبر، پسر فاطمه زهرا و پسر امیرالمؤمنین علیه السلام را به عنوان خروج کننده بر امام عادل معرفی کردند! امام عادل کیست؟ یزیدبن معاویه! آن عده، در معرفی امام حسین علیه السلام به عنوان خروج کننده، موفق شدند.
خوب؛ دستگاه حکومت ظالم، هر چه دلش میخواهد می گوید. مردم چرا باید باور کنند؟! مردم چرا ساکت بمانند؟! آنچه بنده را دچار دغدغه می کند، همین جای قضیه است. می گویم: چه شد که کار به اینجا رسید؟!
درآن عهد، کار به جایی رسید که نواده ی مقتولین جنگ بدر که به دست امیرالمؤمنین و حمزه و بقیه سرداران اسلام، به درک رفته بودند، تکیه بر جای پیغمبر زد، سر جگرگوشه ی همان پیغمبر را در مقابل خود نهاد و با چوب خیزران به لب و دندانش زد و گفت: لیت اشیاخی ببدر شهدوا، جزع الخزرج من وقع الاسل.
یعنی: « کشته های ما در جنگ بدر، برخیزند و ببینند که با کشنده هایشان چه کار کردیم!» قضیه، این است. این جاست که قرآن می گوید:«عیرت بگیرید!». این جاست که می گوید:« قل سیروا فی الارض …». در سرزمین تاریخ سیر کنید و ببینید چه اتفاقی افتاده است؛ آن گاه خودتان را برحذر دارید.
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ1375/3/20